Document Type : Original Article
Abstract
Keywords
بررسی حذف کروم شش ظرفیتی از محلول های آبی توسط نانوکامپوزیت نشاسته-مونت موریلونیت/پلی آنیلین
علی اولاد*، مریم باستانیان، هاله بخت خوش حق
تبریز،دانشگاهتبریز،دانشکدهشیمی،آزمایشگاهکامپوزیتهایپلیمری
تاریخ دریافت: 10/04/96 تاریخ تصحیح:28/07/96 تاریخ پذیرش: 28/10/97
چکیده
نانو کامپوزیت هیبریدی نشاسته-مونت موریلونیت/پلی آنیلین به عنوان جاذبی ارزان و زیست سازگار به روش پلیمریزاسیون اکسیداسیونی شیمیایی سنتز شد و از آن برای حذف کروم(VI) از محلول های آبی استفاده گردید. ساختار و مورفولوژی نانوکامپوزیت تهیه شده با استفاده از طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز(FT-IR) ، میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) و جهت پی بردن به ساختار کریستالی و فاصله بین صفحات مونت موریلونیت از پراش اشعه ایکس، (XRD) استفاده گردید. عوامل موثر بر کارآیی حذف نظیر pH، غلظت اولیه محلول Cr(VI)، زمان تماس و مقدار جاذب بررسی و مقدار مناسب هر پارامتر تعیین گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که همانند بسیاری از فرآیندهای جذب، مکانیسم حذف به شدت تحت تاثیر pH قرار دارد. در pH برابر 2 ، در حالیکه غلظت اولیه کروم 10 میلی گرم بر لیتر باشد، با افزودن 05/0 گرم از نانوکامپوزیت St-MMT/PANI در زمان 15 دقیقه 22/89 % از کروم شش ظرفیتی حذف خواهد شد.
کلمات کلیدی: نانوکامپوزیت، پلیآنیلین، نشاسته، مونت موریلونیت، جذب سطحی، کروم شش ظرفیتی.
1-مقدمه
توسعه روزافزون صنایع در سالهای اخیر باعث افزایش کروم شش ظرفیتی در محیط زیست شده است. کروم، به عنوان یکی از فلزات سنگین آلودهکنندهی منابع آبی، در صنایعی مثل صنعت روکش، تهیهی آلیاژسازی، چرمسازی، به عنوان عامل بازدارندهی خوردگی، به عنوان پیگمنت، در صنعت سرامیکسازی و بسیاری از صنایع دیگر استفاده میشود [1]. به دلیل حجم بالای استفاده از این ماده در صنایع ذکر شده آلوده شدن منابع آبی مختلف به کروم به یک چالش و نگرانی مفرط تبدیل شده است [2]. کروم به فرمهای اکسیداسیونی متفاوت وجود دارد، متداولترین آنها شامل کروم (0)، کروم (III) و کروم (VI) میباشد. کروم (0) فرم فلزی عنصر کروم است که دمای همجوشی[1] بالایی دارد و برای تولید فولاد و ساخت آلیاژها استفاده میشود. کروم (VI) به فرمهای کرومات (CrO42-)، دیکرومات (Cr2O72-) و CrO3 سمیترین فرمهای کروم میباشد، زیرا بیشترین توانایی اکسایش، حلالیت در آب و توانایی عبور از غشای سلولهای زنده را از خود نشان میدهد. کروم (III) در فرمهای اکسید، هیدروکسید و سولفات سمیت کمتری دارد، زیرا حلالیت کمتری در آب داشته، نفوذ کمتری نسبت به کروم (VI) به غشای سلولی دارند و در هنگام عبور از خاک به موادآلی خاک متصل شده و از آب جدا میشوند. از طرفی در حضور عنصر آهن و در pH طبیعی آب رسوبهای هیدروکسیدی تشکیل میدهد [3, 4].
روشهای مختلفی جهت حذف فلزات سنگین از آب وجود دارد که هرکدام دارای مزایا و معایب متعددی میباشند. از جمله مهمترین روشهای حذف این دسته از آلایندهها میتوان به ترسیب شیمیایی، تبادل یونی، فیلتراسیون غشایی، حذف بیولوژیکی، انعقاد و لختهسازی، شناورسازی، تصفیه الکتروشیمیایی، احیای شیمیایی و جذب سطحی اشاره نمود. از بین روشهای ذکر شده در بالا جذب سطحی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این روش یکی از رایجترین روشها برای حذف فلزات سنگین میباشد و امروزه به عنوان یک روش ساده، کارآمد و اقتصادی برای حذف طیف گستردهای از آلایندهها شناخته شده است [5]. زیرا اکثر روشهای مورد استفاده برای تصفیه آب، علاوه بر اثرات احتمالی جانبی برروی آب، از نظر اقتصادی نیز بعضاً گران قیمت هستند [6]. در فرآیند جذب سطحی مولکولهای آلاینده از فاز توده به داخل فضاهای موجود در سطح حرکت میکنند. این فرآیند با نیروهای سست بلندبردی مانند واندروالسی آغاز شده و با نیروهای نیرومند کوتاهبرد مانند یونی و فلزی پایان مییابد و مکانیسم آن بهدلیل برهم کنشهای متعدد بین آلاینده و جاذب، پیچیده میباشد. این برهمکنشها شامل برهمکنشهای اسید- باز، پیوند هیدروژنی، تبادل یونی، کئوردیناسیون، شلاتهشدن، تشکیل کمپلکس، رسوب و برهمکنشهای الکترواستاتیک میباشد [7].
در دههی 60 تا 70 تحولی عظیم با کشف پلیمرهای رسانا در علوم و فناوری پلیمر به وجود آمد. علت این تحول ساخت پلیمرهایی بود که مشابه فلزات الکترونهای آزاد در ساختار خود داشته و بنابراین هدایت الکتریکی از خود نشان میدهند. مهمترین پلیمرهای هادی پلی آنیلین، پلیپیرول، پلیتیوفن، پلیاتیلندیاکسیتیوفن و پلی(پارا-فنیلن وینیلن) میباشند. در این بین پلی آنیلین به دلیل سهولت سنتز و قیمت کم توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. کاربرد پلی آنیلین در تهیهی جاذبهای فلزات سنگین در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است [8]. حضور جفت الکترونهای غیر پیوندی بر روی اتم نیتروژن، امکان ایجاد پیوند با یونهای فلزات سنگین را فراهم میکند. از طرفی خاصیت ذاتی پلیمرهای هادی در فرایند اکسایش-احیا، به عنوان خاصیتی مثبت در جهت رفع آلایندههای فلزات سنگین در نظر گرفته میشود [9, 10].
سدیم مونت موریلونیت (Na-MMT or MMT) با فرمول شیمیایی (Na0.7 (Al3.3Mg0.7) Si8O20 (OH)4·nH2O) ساختار کریستالی شامل دو لایه دارد که هر لایه از یک صفحه آلومینا اکتاهدرال که بین دولایه سیلیکاتی تتراهدرال قرار گرفته تشکیل شده است. بدلیل وجود نقص های شبکه کریستالی و جانشینی های ایزومورفی یونی در ساختار T-O-T ، MMT دارای بار منفی خالص می باشد. همچنین بدلیل فاصله بین لایه ای 2/1- 9/0 نانومتری در MMT و خاصیت مبادله کاتیونی آن، MMT توانایی تشکیل نانوکامپوزیتهایی را با ترکیبات آلی مختلف دارد [11]. با توجه به ویژگیهایی از قبیل ساختار لایهای، هزینهی کم، مساحت سطح بالا و ظرفیت انتقال یون قابل توجه مونتموریلونیت در مطالعات مختلفی از قبیل دارورسانی، جذب و حذف آلایندهها کاربرد دارد.
نشاسته پلیمری است که بطور کامل در خاک و آب زیست تخریب پذیر است. بنابراین عموما برای تسهیل زیست تخریب پذیری پلیمرهای تخریب ناپذیر بکار می رود و تولید بلندهای زیست تخریب پذیر با قیمت پایین می کند [12]. با این وجود، فرآیندپذیری کم، مقاومت کم در برابر آب و استحکام پایین نشاسته از محدودیت های آن می باشد. بنابراین برای اصلاح آن از افزودن سیلیکات های لایه ای و یا تهیه کامپوزیت یا بلند آن با سایر پلیمرها بهره می برند.
در این کار تحقیقاتی نانوکامپوزیت بر پایهی نشاسته، مونتموریلونیت و پلی آنیلین تهیه شده و کاربرد آن در حذف فلز سنگین کروم (IV) مورد بررسی قرار گرفت. ساختار نانو کامپوزیت تهیه شده با استفاده از روشهایی از قبیل آنالیزهای FT-IR، XRD و SEM مورد مطالعه قرارگرفت. عوامل موثر بر کارآیی حذف نظیر pH، غلظت اولیه محلول Cr(VI)، زمان تماس و مقدار جاذب بررسی و مقدار مناسب هر پارامتر تعیین گردید.
2-بخش تجربی
2-1-مواد شیمیایی
در این کار پژوهشی از پلیمر زیست تخریب پذیر نشاسته (دانسیته kg/m3300، خریداری شده از شرکت Merck) به عنوان ماتریس پلیمری، خاک رس سدیم مونت موریلونیت KSF (منطقه سطحی ویژه m2/g 40-20، ظرفیت تبادل کاتیون g100meq/ 30، خریداری شده از شرکت Sigma-Aldrich) به عنوان افزودنی معدنی نانو مقیاس،مونومر آنیلین (جرم مولکولی g/mol 13/93Mw= ، خریداری شده از شرکت Merck) به عنوان مونومر پلیمر رسانا، آمونیوم پراکسی دی سولفات (جرم مولکولی g/mol 20/228Mw= ، خریداری شده از شرکت Merck) به عنوان اکسید کننده/آغازگر واکنش پلیمریزاسیون، هیدروکلریک اسید (درصد خلوص %37، خریداری شده از شرکت Merck) به عنوان دوپانت پلی آنیلین وتنظیم کننده pH، سدیم هیدروکسید (جرم مولکولی g/mol40Mw= ، خریداری شده از شرکت Fluka) به عنوان تنظیم کننده pH و پتاسیم دی کرومات (جرم مولکولی g/mol 185/294Mw=، خریداری شده از شرکتMerck ) به عنوان منبع یون آلاینده کروم (VI) مورد استفاده قرار گرفت. جهت اندازه گیری غلظت کروم(VI) باقی مانده در محلول از 5،1-دی فنیل کاربازید (جرم مولکولی g/mol 282/242Mw= ، خریداری شده از شرکتMerck ) به عنوان عامل کمپلکس کننده و رنگی ساز، استون (با درصد خلوص %99، خریداری شده از شرکتMerck) به عنوان حلال 5،1-دی فنیل کاربازید و سولفوریک اسید (درصد خلوص %98-99، خریداری شده از شرکت Mojallali) به عنوان تنظیم کننده pH محلول حاوی کروم(VI) در روش دی فنیل بهره گرفته شد.
کلیه مواد شیمیایی مورد استفاده از درجه خلوص بالای %99 برخوردار بوده و بدون نیاز به خالص سازی اولیه، مصرف گردیدند، بجز مونومر آنیلین که قبل از استفاده سه بار تقطیر گردید.
2-2-تهیه نانوکامپوزیت نشاسته- سدیم مونت موریلونیت (St-MMT)
ابتدا 2 گرم از پلیمر نشاسته در 100 میلی لیتر آب مقطر در دمای 60-50 درجه به طور کامل حل شد تا محلولی با غلظت(w/v) 2% حاصل شود [13]. سپس در ظرف جداگانه ای 2 گرم از خاک رس سدیم مونت موریلونیت در 100 میلی لیتر آب مقطر به مدت 24 ساعت تحت هم زدن قرار گرفت. سوسپانسیون حاصله به منظور تیمار بیشتر به مدت 5 دقیقه با توان w50 تحت امواج اولتراسونیک قرار گرفت. در نهایت محلول نشاسته به صورت قطره قطره به سوسپانسیون مونت موریلونیت افزوده شد. بعد از 8 ساعت هم زدن در دمای 40 درجه، مخلوط حاصله به منظور خشک شدن به پلیت ها ریخته و در دمای آزمایشگاه نگهداری شد.
2-3-تهیه نانوکامپوزیت نشاسته- سدیم مونت موریلونیت/ پلی آنیلین (St-MMT/PANI)
جهت تهیه نانوکامپوزیت از روش پلیمریزاسیون در محل[2] استفاده شد و پلیمریزاسیون اکسیداسیونی مونومر آنیلین در بستر نانوکامپوزیت نشاسته-مونت موریلونیت انجامگرفت. بدین منظور سوسپانسیون تهیه شده در بخش (2-2) قبل از خشک شدن مورد استفاده قرارگرفت. بدین صورت که ابتدا به سوسپانسیون نشاسته-مونت موریلونیت، مقدار 06/0 مول آنیلین در 75 میلی لیتر HCl 1 مولار اضافه و 15 دقیقه همزده شد. مخلوط حاصل در حمام آب و یخ قرار داده شد و زمانیکه دما به زیر 5 درجه رسید، قطره قطره محلول آمونیوم پراکسی دی سولفات (12/9 گرم آمونیوم پراکسی دی سولفات حل شده در 75 میلی لیتر اسیدکلریدریک 1 مولار) به آن افزوده شد و به مدت 8 ساعت تحت هم زدن قرارگرفت. در نهایت رسوبات سبز تیره رنگ تا بی رنگ شدن محلول رویی توسط آب مقطر شستشو و سانتریفیوژ گردید و داخل آون در دمای 60-50 درجه خشک گردید.
2-4-دستگاههای مورد استفاده
در کار پژوهشی حاضر، از همزن مغناطیسی (IKA, RH basic 2, Germany) جهت هم زدن محلولها، ترازوی دیجیتال با دقت 0001/0 گرم (Sartorius, Germany) برای اندازه گیری دقیق مواد، دستگاه pH متر(WTW, inolab PH 730) برای تنظیم pH محلول Cr (VI)، دستگاه اولتراسونیک (Bandelin D-12207, Germany) در فرآیند سنتز نانوکامپوزیت، سانتریفیوژ (Universal SH12، Iran) جهت جداسازی و آون (ساخت شرکت فن آوران سهند آذر،F 250 ) برای خشک کردن پودرهای سنتز شده استفاده گردید. غلظت Cr (VI) باقی مانده در محلول با روش رنگ سنجی توسط دی فنیل کاربازید، در طول موج nm 540 توسط دستگاه Spectrophotometer) UV-Vis (Shimadzu UV-1700 pharma قرائت گردید. جهت پی بردن به گروههای عاملی وتایید سنتز نانو کامپوزیت از طیف سنج مادون قرمز تبدیل فوریه، FTIR (Bruker, Tensor 27 spectrophotometer, Germany)، برای پی بردن به ساختار کریستالی و فاصله بین صفحات مونت موریلونیت از پراش اشعه X، XRD (Philips PW 1730) ، برای بررسی مورفولوژی از میکروسکوپ الکترونی روبشی SEM (MIRA3 FEG-SEM , Tescan) بهره گرفته شد.
2-5- مطالعه رفتار جذبی نانوکامپوزیتبرای محلول کروم(VI)
محلولهای Cr(VI) با غلظتهای مختلف (mg/L200-10) با رقیق کردن محلول مادر (mg/L 1000) تهیه شد. برای تعیین شرایط مناسب برای حذف بیشترین مقدار Cr(VI)، آزمایشهای جذب ناپیوسته انجام گرفت. آزمایشهای جذب با بکاربردن نانوکامپوزیت St-MMT/PANI به عنوان جاذب انجام شد. مقدار معینی از جاذب تحت همزدن با سرعت rpm 200 با 50 میلی لیتر از محلول Cr(VI) با غلظت مشخص و pH معین در تماس قرار گرفت. pH محلول در ابتدای آزمایشات با استفاده از محلول اسید هیدروکلریک (M1/0) و سدیم هیدروکسید (M1/0) تنظیم شد. بعد از پایان زمان تماس جاذب با محلول Cr(VI)، محلول با استفاده از کاغذ صافی واتمن (با ضخامت 45/0 میلیمتر) صاف و محلول زیر صافی برای تعیین غلظت Cr(VI) با روش رنگ سنجی توسط کمپلکس کردن با دی فنیل کاربازید در طول موج 540 نانومتر آنالیز شد.
متغیرهای آزمایش که تأثیر آنها بر میزان حذف Cr(VI) بررسی شد، شامل غلظت اولیه محلول Cr(VI) (mg/L 200-10)، pH ابتدایی محلول (8-2)، مقدار جاذب (mg 1/0-01/0) و زمان تماس بین محلول Cr(VI) و جاذب (دقیقه 40-2) می باشند. برای تعیین شرایط بهینه، یکی از این متغیرها در محدوده ذکر شده تغییر داده شد، درحالیکه سایر متغیرها در مقدار مشخص ثابت نگه داشته شده بود.
پس از انجام واکنش حذف، غلظت کروم(VI) باقیمانده در محلول اندازهگیری شده و با توجه به آن راندمان حذف تعیین شد. بازده درصدی واکنش حذف کروم(VI) طبق رابطه زیر محاسبه گردید:
رابطه ی 2-1 R%=
که در این رابطه، C0و Ct به ترتیب غلظت اولیه و باقیمانده Cr(VI) (mg/L) در هر لحظه میباشد.
اگر q مقدار Cr(VI) جذب شده به ازای مقدار جاذب (mg/g) باشد، ظرفیت جذب در زمان t،qt (mg/g) از رابطه (2-2) بدست می آید:
رابطه ی 2-2 v qt =
که در این رابطه C0وCt بهترتیب غلظتهای Cr (VI) در محلول در زمان های ابتدایی و زمان t(mg/L)، V حجم محلول حاوی کروم شش ظرفیتی (L) و W مقدار ماده جاذب (g) می باشد [14].
3-بحث و نتیجهگیری
3-1-مطالعات FT-IR
اسپکتروسکوپی مادون قرمز انتقال فوریه (FT-IR) اطلاعات مفیدی را درباره پیوندهای شیمیایی، ساختار مولکولی و امتزاج پذیری ترکیبات در سیستمهای چندجزئی فراهم میآورد. طیف FT-IR برای یک مخلوط فیزیکی از دو جزء امتزاج ناپذیر، مجموع طیفهای انفرادی هرکدام از ترکیبات خواهد بود، در حالیکه برای اجزای با برهم کنشهای الکترواستاتیک، تغییراتی در طیفها از قبیل جابهجایی در باندهای جذبی، پهن شدگی باندها و یا ظهور باندهای جدید گواهی برای امتزاج پذیری اجزاء خواهد بود[15].
در شکل 1 طیف های FT-IR سدیم مونت موریلونیت، نشاسته خالص، پلی آنیلین، نانوکامپوزیت St-MMT و نانوکامپوزیت هیبریدی St-MMT/PANI آورده شده است. در طیف مربوط به سدیم مونت موریلونیت باند موجود در cm-1457 مربوط به ارتعاش خمشی Si-O-Si، باند موجود در cm-1523 مربوط به ارتعاش خمشی Si-O-Al، باند موجود در cm-11131 مربوط به ارتعاش کششیSi-O، باند موجود در cm-11636 مربوط به ارتعاش خمشی OH در H2O ، باند موجود در cm-13439 مربوط به ارتعاش کششی OH در H2O و باند موجود در cm-13740 مربوط به ارتعاش کششی OH سدیم مونت موریلونیت می باشد. پیکهای جذبی موجود در نواحی cm-1 1523 و cm-1 1399 به ترتیب مربوط به ارتعاش کششی پیوند C=C حلقههای کینوئیدی و پیوند C=C حلقههای بنزوئیدی میباشند [16]. این دو پیک جزو پیکهای بارز پلی آنیلین میباشند. پیک جذبی اصلی پلی آنیلین خالص در ناحیه cm-1 3620 مربوط به ارتعاش کششی NH، ناحیه cm-1 1131 به ترتیب مربوط به ارتعاش کششی C-N آمین نوع دوم می باشد [17]. ناحیه cm-1 791 مربوط به ارتعاش کششی CH می باشد. در طیف مربوط به نشاسته خالص، باندهای جذبی ویژه مربوط به ارتعاشات کششی و خمشی گروه OH به ترتیب در نواحی cm-13436 و cm-1 1652 ظاهر می شوند. ارتعاشات کششی پیوند C–O در گروههای C–O–H و C–O–C مربوط به حلقه گلوکز بدون آب در نواحی cm-11169و cm-1987 مشاهده می شوند. پیک مربوط به ارتعاش حلقه C–O–C در نشاسته نیز در cm-1765 دیده می شود [18]. در طیف نانوکامپوزیت St-MMT تغییر مکان باند مربوط به گروه OH سدیم مونت موریلونیت به فرکانس بالاتر، cm−13446، نشان دهنده برهم کنش بین نشاسته و سدیم مونت موریلونیت می باشد [19]. باندهای جذبی مشخصه نشاسته در cm-13435، سدیم مونت موریلونیت در cm-11131 و پلی آنیلین در cm-11550، 1470و 788 در طیف نانوکامپوزیت هیبریدی St-MMT/PANI با کمی جابجایی دیده می شوند.
شکل 1: طیف های FT-IR سدیم مونت موریلونیت، نشاسته خالص، پلی آنیلین، نانوکامپوزیت St-MMT و نانوکامپوزیت هیبریدی St-MMT/PANI
3-2-مطالعات XRD
روش پراش اشعه ایکس (XRD) یک تکنیک غیرمخرب برای تعیین فازهای کریستالی موجود در مواد جامد و آنالیز خواص ساختاری است. در شکل 2 طیف های XRD نشاسته خالص، سدیم مونت موریلونیت، پلی آنیلین، نانوکامپوزیت St-MMT و نانوکامپوزیت هیبریدی St-MMT/PANI آورده شده است. طیف XRD پلی آنیلین ساختار نیمه کریستالی نشان میدهد. وجود پیکهای تیز حاکی از آن است که پلی آنیلین در اثر دوپه شدن با هیدروکلریک اسید ساختار نیمه بلوری پیدا میکند که این امر به دلیل قرارگیری پروتون و درکنار آن آنیون کلرید بر روی نیتروژن ایمینی پلی آنیلین و افزایش فضای بین زنجیری پلیمر میباشد [20]. پیکهای پراش در زوایای °07/192θ و °08/252θ مربوط به پلی آنیلین امرالدین میباشند. پیک موجود در°07/192θ مربوط به زنجیرهای به طور متناوب موازی با زنجیر پلیمر و پیک موجود در°08/252θ میتواند به زنجیرهای به طور متناوب عمود بر زنجیر پلیمر نسبت داده شود [21]. در طیف XRD نشاسته خالص یک پیک مشخصه قوی در°68/232θ و چند پیک با شدت متوسط در زوایای °51/5 و °14/17 ظاهر می شوند. پیک مشخصه سدیم مونت موریلونیت خالص در °31/72θظاهر می شود که نشان دهنده فاصله لایه های سیلیکاتی برابر با A°08/12می باشد (این فاصله از رابطه براگ nλ=2d sin θ محاسبه می شود). الگوهای پراش XRD مشابه برای سدیم مونت موریلونیت در زوایای °1/72θ و °06/72θ با فاصله لایه های سیلیکاتی برابر با A°55/12در منابع بدست آمده است [22]. در مورد نانوکامپوزیت St-MMT، پیک مشخصه خاک رس (°31/72θ) به زاویه پایین تر °31/52θ تغییر مکان می دهد که نشان دهنده بین لایه ای شدن نشاسته در مجموعه های سیلیکاتی سدیم مونت موریلونیت است. الگوی XRD نانوکامپوزیت هیبریدی St-MMT/PANI ساختاری نیمه کریستالی نشان می دهد، درحالیکه پلی آنیلین خالص یک الگوی نیمه کریستالی دارد.
شکل 2 : طیف های XRD نشاسته خالص، سدیم مونت موریلونیت، پلی آنیلین، نانوکامپوزیت St-MMT و نانوکامپوزیت هیبریدی St-MMT/PANI
3-3-مطالعات SEM
به منظور بررسی ویژگیهای سطحی و مورفولوژی نمونههای سدیم مونت موریلونیت (MMT)، نشاسته (St)، پلی آنیلین خالص (PANI)، نانوکامپوزیت St-MMT و نانوکامپوزیت St-MMT/PANI تصویربرداری SEM انجام گرفت. این تصاویر در شکلهای 3 (a-e) نشان داده شده است. تصویر SEM مربوط به سدیم مونت موریلونیت خالص (شکل3a )، ساختار لایه لایه نشان می دهد که این ساختار در خاک رسی که تیمار نشده کاملا متراکم بوده و لایه ها بر روی هم قرار گرفته اند. تصویر SEM نشاسته (شکل3b )، دانههای کروی و عدسی مانند منظمی را در اندازههای µm 35-5 نشان میدهد که سطح این دانهها کاملا صاف میباشد. پلی آنیلین (شکل3c )، مورفولوژی کروی مانند با ابعاد ذرات کمتر از nm 100 را نشان می دهد و ساختار کلوخهای دارد. تصاویر SEM نانوکامپوزیت St-MMT و نانوکامپوزیت St-MMT/PANI در شکلهای3 (d و e)، آورده شده است. بعد از قرار گرفتن نشاسته در بین لایه های سیلیکاتی سدیم مونت موریلونیت، لایههای روی هم قرار گرفته خاک رس از همدیگر باز شده و فضایی در بین این لایهها مشاهده میشود که نشاسته در آنها قرار میگیرد. در تصویر SEM مربوط به St-MMT/PANI، سطح نانوکامپوزیت پوشیده شده از ذرات پلی آنیلین دیده میشود. این پلیمریزاسیون آنیلین بر روی سطوح نانوکامپوزیت St-MMT منجر به تشکیل سطح متخلخل می شود. اندازه ذرات پلی آنیلین تشکیل یافته در محدوده nm 90-70 می باشد.
شکل 3: تصویر SEM مربوط به سدیم مونت موریلونیت(a)، نشاسته(b)، پلی آنیلین (c)، نانوکامپوزیت St-MMT (d)و نانوکامپوزیت St-MMT/PANI (e)
3-4-بررسی اثر pH بر حذف کروم شش ظرفیتی
pH محلول یکی از پارامترهای مهم در فرآیند جذب سطحی میباشد. از این رو تاثیر pH در جذب کروم(VI) توسط نانوکامپوزیت St-MMT/PANI در شرایط آزمایشگاهی دما: 0C25، زمان تماس: 10 دقیقه، غلظت اولیه یون کروم(VI):mg/L 50 ، سرعت اختلاط:rpm 200 ، دوز جاذب:gr 03/0، حجم محلول: ml 50 بررسی گردید. نتایج (شکل 4 a) نشان میدهد که حذف کروم(VI) به شدت وابسته به pH است و راندمان حذف در محلولهای اسیدی بیشتر از محلولهای خنثی و قلیایی میباشد. به طوریکه بالاترین راندمان در2 pH= برای جاذب St-MMT/PANI برابر %22/89 میباشد. بنابراین، pH اولیه 2 بهعنوان مقدار مناسب برای جذب یون کروم(VI) گزارش شد. سه دلیل برای این پدیده گزارش شده است. دلیل اول این است که یون کروم در pH های اسیدی به صورت HCr در محلولهای آبی حضور دارد و به راحتی به Cr (III) احیا میشود. از طرفی در محلولهای اسیدی اتم نیتروژن پلیمر پلی آنیلین پروتونه شده و باعث میشود سطح جاذب بار مثبت پیدا کند. وجود بار مثبت سبب میشود که آنیونهای کرومات و دی کرومات از داخل محلول به سمت سطح جاذب مهاجرت کنند و جاذبهی الکترواستاتیکی بین کروم(VI) با بار منفی و جاذب با بار مثبت ایجاد گردد. بعد از جذب سطحی کروم(VI) توسط گروههای غنی از الکترون پلی آنیلین به Cr(III) احیا شده وهمزمان باعث اکسید پلی آنیلین وتبدیل آن به فرم پرنیگرآنیلین می گردد. همچنین پلی آنیلین در pH های اسیدی به فرم دوپه شده وجود دارد. بنابراین یکی دیگر از مکانیسمهای احتمالی حذف Cr(VI) در محلولهای اسیدی واکنش مبادلهی آنیون کوچک ومتحرک Cl- با آنیون دی کرومات میباشد [23].
PANI/HCl + HCrO4- (solution) à PANI/HCrO4- + Cl- (solution)
3-4-بررسی اثر غلظت اولیه کروم شش ظرفیتی
تأثیر غلظت اولیه محلول Cr(VI) در بازه (mg/L200-10) بر ظرفیت جذب Cr(VI) توسط نانوکامپوزیت St-MMT/PANI در شرایط آزمایشگاهی دما: 0C25، زمان تماس: 10 دقیقه، 2:pH ، سرعت اختلاط:rpm 200 ، دوز جاذب:gr 03/0، حجم محلول: mL 50 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمایشها در شکل 4 (b) ارائه شده است. همانطور که در شکل مشاهده میشود، با افزایش غلظت اولیه محلول Cr(VI)، راندمان حذف Cr(VI) کاهش مییابد. این پدیده را میتوان چنین توصیف کرد که با افزایش غلظت اولیه مقدار سایتهای فعال در دسترس کم میشود درنتیجه راندمان حذف کاهش مییابد [24]. بنابراین غلظت اولیه mg/L10 به عنوان غلظت بهینه برای انجام سایر آزمایشها انتخاب گردید.
3-5-بررسی اثر زمان تماس بر حذف کروم شش ظرفیتی
تأثیر زمان تماس بر میزان جذب Cr(VI) توسط نانوکامپوزیت St-MMT/PANI در شرایط آزمایشگاهی دما: 0C25، 2:pH ، غلظت اولیه: mg/L10، سرعت اختلاط:rpm 200 ، دوز جاذب:gr 03/0، حجم محلول: mL 50 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمایشها در شکل 4 (c) ارائه شده است. مطابق شکل، جذب Cr(VI) به مقدار بیشینهای رسیده و بعد از آن ثابت می ماند. این مقدار بیشینه همان زمان تعادل است. یعنی زمانیکه بین کروم(VI) جذب شده و کروم(VI) موجود در محلول تعادل برقرار میشود. بنابراین، می توان چنین نتیجه گرفت که سرعت اتصال Cr(VI) با جاذب در مراحل ابتدایی خیلی زیاد بوده و بعد از مدتی ثابت باقی می ماند. این سرعت ابتدایی بالا در ظرفیت اتصال بدلیل دردسترس بودن سایتهای جذبی خالی زیاد در زمانهای ابتدایی می باشد. طبق نتایج بدست آمده زمان تعادل برای نانوکامپوزیت St-MMT/PANI ، 15 دقیقه میباشد. با کامپوزیت شدن سایتهای فعال درگیر شده و زمان بیشتری برای حذف کروم(VI) نیاز است. با این حال کامپوزیت سنتز شده نسبت به بسیاری دیگر از نانوکامپوزیتهای موجود درمنابع سریعتر هستند. برای مثال زمان لازم برای حذف Cr(VI) توسط نانوکامپوزیتهای پلی آنیلین پلی اتیلن گلیکول 30 دقیقه [25]، نانوالیاف سدیم آلژینات-پلی آنیلین 60 دقیقه [26] و پلی آنیلین-کیتین 60 دقیقه [27] میباشد.
3-6-بررسی اثر مقدار جاذب بر حذف کروم شش ظرفیتی
تأثیر مقدار جاذب بر میزان حذف Cr(VI) توسط نانوکامپوزیت St-MMT/PANI در شرایط آزمایشگاهی دما: 0C25، 2:pH ، غلظت اولیه: mg/L10، سرعت اختلاط:rpm 200 ،حجم محلول: mL 50 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمایشها در شکل 4 (d) ارائه شده است. با افزایش مقدار جاذب تا 05/0 گرم راندمان حذف افزایش یافت در حالیکه با افزایش مقدار از 05/0 تا 1/0 راندمان کاهش یافت. افزایش بازدهی جذب فرآیند جذب سطحی با افزایش مقدار جاذب ناشی از افزایش تعداد سایت های فعال موجود در سطح جاذب می باشد [28]. همچنین این پدیده نشان می دهد که پس از یک مقدار خاص از جاذب، ماکزیمم حالت جذب سطحی صورت می گیرد و پس از آن حتی با افزایش مقدار جاذب، مقدار یون فلز جذب شده به وسیله جاذب و یون آزاد درون محلول ثابت باقی می ماند که این حالت می تواند به دلیل تجمع جزئی جاذب در غلظت های بالا و در نتیجه اشباع شدن سایت های فعال موجود در سطح جاذب باشد [29].
شکل 4: اثر pH (a)، غلظت اولیه کروم شش ظرفیتی (b)، زمان تماس (c) و مقدار جاذب (d) بر روی حذف کروم (VI) توسط نانوکامپوزیت St-MMT/PANI
4-نتیجهگیری
نتایج کار پژوهشی حاضر نشان داد که نانوکامپوزیت St-MMT/PANI یک جاذب ارزان، زیست سازگار و موثر در حذف کروم (VI) از محلولهای آبی میباشد. مطالعات FT-IR برهم کنش بین گروههای عاملی پلیمر طبیعی نشاسته با سطوح با بار منفی MMT و پلی آنیلین را تأیید و تشکیل نانوکامپوزیت را اثبات نمود. مطابق نتایج آنالیز XRD، تغییر مکان پیک مشخصه خاک رس (°31/7=θ 2) به زوایای پایین تر در نانوکامپوزیت، افزایش فاصله لایه های سیلیکاتی و بین لایه ای قرار گرفتن نشاسته در مجموعه سیلیکاتی MMT را تأیید کرد. بررسی مورفولوژی نانوکامپوزیت با تصاویر SEM نشان داد که پلیمریزاسیون آنیلین بر روی سطح نانوکامپوزیت St-MMT انجام گرفته است. آزمایشهای حذف Cr(VI)در سیستم ناپیوسته و با روش جذب سطحی انجام گرفت. نانوکامپوزیت St-MMT/PANI بدلیل اثر هم افزایی MMT و PANI خواص حذفی خوبی برای حذف Cr(VI) نشان داد. با بررسی تأثیر عوامل مختلف بر فرآیند جذب، بیشترین راندمان حذف با کاهش غلظت اولیه آلاینده و کاهش pH بدست آمد. مطالعه تاثیر pH نشان داد که کارآیی جاذب سنتز شده به شدت وابسته به تغییرات pH است. فرآیند جذب حدودا پس از 15 دقیقه به حالت تعادل رسیده و در این زمان درصد حذف کروم(VI) در pH برابر 2 و غلظت اولیه کروم mg/L 10 برابر 22/89 % می باشد. با افزایش غلظت کروم(VI) در محلول، میزان جذب کاهش مییابد. این پدیده ناشی از کاهش مکانهای موجود برای جذب بر روی سطح جاذب است که منجر به کاهش درصد حذف کروم میشود.
5-مراجع
[1] A. Avudainayagam, M. Megharaj, G. Owens, R.S. Kookana, D. Chittleborough, R. Naidu, Chemistry of chromium in soils with particular emphasis on tannery waste contaminated sites: a review, (2003).
[2] A.M. Zayed, N. Terry, Chromium in the environment: factors affecting biological remediation, Plant and soil, 249 (2003) 139.
[3] T. Becquer, C. Quantin, M. Sicot, J. Boudot, Chromium availability in ultramafic soils from New Caledonia, Science of the Total Environment, 301 (2003) 251.
[4] J.R. Peralta-Videa, M.L. Lopez, M. Narayan, G. Saupe, J. Gardea-Torresdey, The biochemistry of environmental heavy metal uptake by plants: implications for the food chain, The international journal of biochemistry & cell biology, 41 (2009) 1665.
[5] D. Sud, G. Mahajan, M. Kaur, Agricultural waste material as potential adsorbent for sequestering heavy metal ions from aqueous solutions–A review, Bioresource technology, 99 (2008) 6017.
[6] J. Rodríguez-Maroto, F. García-Herruzo, A. García-Rubio, C. Gómez-Lahoz, C. Vereda-Alonso, Kinetics of the chemical reduction of nitrate by zero-valent iron, Chemosphere, 74 (2009) 804.
[7] G. Crini, Recent developments in polysaccharide-based materials used as adsorbents in wastewater treatment, Progress in polymer science, 30 (2005) 38.
[8] X. Liu, W. Zhou, X. Qian, J. Shen, X. An, Polyaniline/cellulose fiber composite prepared using persulfate as oxidant for Cr (VI)-detoxification, Carbohydrate polymers, 92 (2013) 659.
[9] R. Karthik, S. Meenakshi, Facile synthesis of cross linked-chitosan–grafted-polyaniline composite and its Cr (VI) uptake studies, International journal of biological macromolecules, 67 (2014) 210.
[10] A. Olad, R. Nabavi, Application of polyaniline for the reduction of toxic Cr (VI) in water, Journal of hazardous materials, 147 (2007) 845.
[11] A. Olad, Polymer/clay nanocomposites, in: Advances in diverse industrial applications of nanocomposites, InTech, 2011.
[12] E. George, T. Sullivan, E. Park, Thermoplastic starch blends with a poly (ethylene‐co‐vinyl alcohol): processability and physical properties, Polymer Engineering & Science, 34 (1994) 17.
[13] Y.-M. Wang, L. Duan, Y. Sun, N. Hu, J.-Y. Gao, H. Wang, X.-M. Xie, Adsorptive removal of Cr (VI) from aqueous solutions with an effective adsorbent: cross-linked chitosan/montmorillonite nanocomposites in the presence of hydroxy-aluminum oligomeric cations, Desalination and Water Treatment, 57 (2016) 10767.
[14] N. Tang, C.-G. Niu, X.-T. Li, C. Liang, H. Guo, L.-S. Lin, C.-W. Zheng, G.-M. Zeng, Efficient removal of Cd 2+ and Pb 2+ from aqueous solution with amino-and thiol-functionalized activated carbon: Isotherm and kinetics modeling, Science of The Total Environment, 635 (2018) 1331.
[15] M.S. Pendekal, P.K. Tegginamat, Hybrid drug delivery system for oropharyngeal, cervical and colorectal cancer–in vitro and in vivo evaluation, Saudi Pharmaceutical Journal, 21 (2013) 177.
[16] C. Dispenza, C.L. Presti, C. Belfiore, G. Spadaro, S. Piazza, Electrically conductive hydrogel composites made of polyaniline nanoparticles and poly (N-vinyl-2-pyrrolidone), Polymer, 47 (2006) 961.
[17] X. Li, M. Ju, X. Li, Chlorine ion sensor based on polyaniline film electrode, Sensors and Actuators B: Chemical, 97 (2004) 144.
[18] H. Namazi, A. Dadkhah, M. Mosadegh, New biopolymer nanocomposite of starch-graft polystyrene/montmorillonite clay prepared through emulsion polymerization method, Journal of Polymers and the Environment, 20 (2012) 794.
[19] H. Liu, D. Chaudhary, S.-i. Yusa, M.O. Tadé, Glycerol/starch/Na+-montmorillonite nanocomposites: A XRD, FTIR, DSC and 1H NMR study, Carbohydrate Polymers, 83 (2011) 1591.
[20] D. Chaudhuri, D. Sarma, BF 3-doped polyaniline: A novel conducting polymer, Pramana, 67 (2006) 135.
[21] V. Janaki, K. Vijayaraghavan, B.-T. Oh, K.-J. Lee, K. Muthuchelian, A. Ramasamy, S. Kamala-Kannan, Starch/polyaniline nanocomposite for enhanced removal of reactive dyes from synthetic effluent, Carbohydrate polymers, 90 (2012) 1437.
[22] H.X. Huang, K.K. Yang, Y.Z. Wang, X.L. Wang, J. Li, Synthesis, characterization, and thermal properties of a novel pentaerythritol‐initiated star‐shaped poly (p‐dioxanone), Journal of Polymer Science Part A: Polymer Chemistry, 44 (2006) 1245.
[23] R. Ansari, Application of polyaniline and its composites for adsorption/recovery of chromium (VI) from aqueous solutions, Acta chimica slovenica, 53 (2006) 88.
[24] A. Rashidzadeh, A. Olad, Novel polyaniline/poly (vinyl alcohol)/clinoptilolite nanocomposite: dye removal, kinetic, and isotherm studies, Desalination and Water Treatment, 51 (2013) 7057.
[25] M.R. Samani, S.M. Borghei, A. Olad, M.J. Chaichi, Removal of chromium from aqueous solution using polyaniline–poly ethylene glycol composite, Journal of Hazardous Materials, 184 (2010) 248.
[26] R. Karthik, S. Meenakshi, Removal of Cr (VI) ions by adsorption onto sodium alginate-polyaniline nanofibers, International journal of biological macromolecules, 72 (2015) 711.
[27] R. Karthik, S. Meenakshi, Synthesis, characterization and Cr (VI) uptake study of polyaniline coated chitin, International journal of biological macromolecules, 72 (2015) 235.
[28] P. Salaryan, F. Mokari, M.S. Mohammadnia, M. Khalilpour, The Survey of Linear and non-Linear Methods of Pseudo-Second Order Kinetic in Adsorption of Co (II) from Aqueous Solutions (2014).
[29] R. Nithya, T. Gomathi, P. Sudha, J. Venkatesan, S. Anil, S.-K. Kim, Removal of Cr (VI) from aqueous solution using chitosan-g-poly (butyl acrylate)/silica gel nanocomposite, International journal of biological macromolecules, 87 (2016) 545.